عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : دو شنبه 27 مرداد 1396
بازدید : 205
نویسنده : سعید ربیعی

 

ارتقاء حافظه سیستم روشی مناسب برای بهبود عملکرد یک آن است. رم یکی از قطعات گروه حافظه است که قیمت معقول و مقرون به صرفه ای دارد، نصب آن آسان است و افزایش سرعت و عملکرد سیستم شما را در هر سطحی ضمانت می‌کند.
اما چه میزان رم برای یک دستگاه کامپیوتر کفایت می‌کند؟ سیستم‌های دسکتاپی معمولی به طور متوسط 2 گیگابایت رم دارند و اینکه میزان یاد شده را به 4، 8 یا مقادیر بالاتر افزایش دهید به هیچ وجه امر متداولی محسوب نمی‌شود. روی هر مادربرد تنها 4 بانک حافظه قرار دارد و به همین دلیل میزان رمی که می‌توان برای یک سیستم در نظر گرفت با محدودیت‌های فیزیکی روبرو است. اما آیا باید محدوده یاد شده را پشت سر گذاشت یا اینکه محدوده عملی و ممکن به مراتب کمتر از این میزان است؟

یک سیستم چه میزان رم می‌تواند داشته باشد؟

میزان رمی که یک سیستم کامپیوتری می‌تواند داشته باشد محدود است یا دست کم روی کاغذ که اینگونه است و این محدوده نیز از طریق تعداد آدرس‌های مموری قابل دسترس برای آن تعیین می‌شود. روی کاغذ یک پردازنده 32 بیتی می‌تواند به 2 به توان 32 بایت داده دسترسی پیدا کند که برابر است با 4294967296 بیت. شاید این رقم زیاد به نظر بیاید اما باید بدانید که 4.3 میلیارد بایت برابر با تنها 4 گیگابایت است. بنابر دلایلی که احتمالا روشن هستند (یعنی قیمت، عملیاتی بودن، کمبود مواد) شمار اندکی از سیستم‌های خانگی در طول دوران پردازش 32 بیتی به این رقم نزدیک شدند.

اما این شرایط برای همیشه پایدار نماند. به تدریج سیستم‌های خانگی مرز رم 4 گیگابایتی را پشت سر گذاشتند و این یکی از چیزهایی است که منجر به پیشرف و ظهور سیستم‌های 64 بیتی امروز شد و این سیستم‌ها دارای محدوده بالاتری از لحاظ میزان رم قابل استفاده هستند. مجددا از لحاظ نظری در آدرس‌ دهی از رقم 4 گیگابایت به رقمی افزایش پیدا کرد که تصورش غیر ممکن است: 2 به توان 64 که برابر است با 18446744073709551616 یا 16.8 میلیون ترابایت. روشن است که معماری مادربردهای مدرن امروزی شانسی برای دریافت این میزان رم نخواهند داشت و تحت هیچ شرایطی، پردازنده‌های مدرن نمی‌توانند این میزان رم را مدیریت کنند. حتی اگر فردی تلاش برای ساخت چنین سیستمی با استفاده سخت‌افزار مدرن حال حاضر بکند این احتمال می‌رود که محدودیت‌های فیزیکی برق دردسرساز شوند.

بنابراین اگر محاسبات ریاضی که در پس این مسأله قرار دارد اینگونه می‌گوید که محدودیت‌های یاد شده بالا هستند، پس چه مسأله‌ای است که باعث کم شدن این میزان می‌شود؟

از لحاظ عملی، این همان چیزی است که در اغلب موارد موجب محدود شدن عملکرد محاسباتی سیستم‌ها می‌شود: هزینه. کمپانی‌های تولیدی کننده، با ساخت چیپ و مادربردهایی که از رم‌های پایین‌تر پشتیبانی می‌کنند تا حدود زیادی در هزینه‌های خود صرفه‌جویی می‌کنند. در پایان هم می‌توان گفت که نیازی به خرید سخت‌افزار برای تهیه سیستمی که هیچگاه ساخته نخواهد شد وجود ندارد.

آنچه باید در مورد مقیاس بالای پشتیبانی رم گفته شد. حال اگر بخواهیم در مورد تک تک سیستم‌ها صحبت کنیم باید بگوییم که میزان رمی که کامپیوتر شما می‌تواند داشته باشد و از آن استفاده کند معمولا از طریق پلتفرم مادربرد مورد استفاده شما مشخص می‌شود.

مادربردهایی که در سیستم‌های متوسط یافت می‌شود معمولا دارای چهار بانک حافظه هستند. در حال حاضر رم‌های مصرفی تنها در ماژول‌های 8 گیگابایتی موجود هستد و این بدان معناست که شما می‌توانید تا 32 گیگابایت رم را در یک مادربرد استاندارد داشته باشید. در مورد سیستم‌های پیشرفته‌تر (معمولا سرورها) می‌توان از رم‌های DDR3 DIMMs استفاده کرد که تا 64 گیگابایت حافظه روی آنها قرار دارد و سپس آنها را با سیستم‌های چند پردازنده‌ای ترکیب نمود و نهایتا 512 گیگابایت مموری را تنها در یک سیستم داشت. اما این رقم باز هم تنها ذره‌ای از میزان رم قابل پشتیبانی در سیستم‌های 64 بیتی است با این حال حتی این رقم ناچیز هم بیش از اندازه مورد نیاز اغلب مادربردهاست.

در واقع بالاترین محدوده رم مادربرد اغلب سیستم‌های خانگی برابر با 32 گیگابایت است و اگر بیش از این میزان را روی سیستم خود نصب کنید کنترلر حافظه به هیچ وجه متوجه آن نخواهد شد. مادربردهای پیشرفته (مانند انواع Ivy Bridge-E )و انواعی که در پلتفرم‌های سروری مورد استفاده قرار می‌گیرند تا 64 گیگابایت رم را پشتیبانی می‌کنند، اما حتی آن سیستم‌ها هم برای مصارف تخصصی طراحی و ساخته شده‌اند. در بسیاری از موارد نرم‌افزار قوی‌تر از سخت افزار عمل می‌کند. ویندوز 8 می‌تواند تا 128 گیگابایت رم را پشتیبانی کند و ویندوز 8 Pro نیز تا 512 گیگابایت رم را پشتیبانی می‌کند.

بنابراین حالا دیگر می‌دانیم در صورتی که سیستم شما از نوع سروری یا بسیار حرفه‌ای نباشد، بیشترین میزان رم مورد نیاز شما برابر با 32 گیگابایت خواهد بود. اما این تنها بخشی از مسأله است. پیش از آنکه مشخص نماییم چه میزان رم مورد نیاز است باید بفهمیم که چرا نصب میزان رم بیشتر سودمند خواهد بود.

رم چگونه سرعت سیستم شما را افزایش خواهد داد؟

قیمت رم همچون تمامی دوره‌های قبل ارزان است و یک مدل 32 گیگابایتی از لحاظ قیمتی با یک کارت گرافیک پیشرفته یا یک SSD برابری می‌کند و حتی ارزان‌تر هم هست. با در نظر گرفتن اینکه شما می‌توانید چنین هزینه‌ای را پرداخت نمایید، حال باید مشخص نماییم که آیا صرف چنین هزینه‌ای مقرون به صرفه هست یا خیر.

در اغلب موارد نصب رم بیشتر در یک سیستم ایده بسیار خوبی است. در نظر داشته باشید که حافظه اضافی باعث بالا رفتن سرعت پردازنده نخواهد شد و در عوض این اطمینان را به شما خواهد داد که پردازنده هیچگاه منتظر داده‌های مورد نیاز خود نخواهد ماند. رم بیشتر به معنای نیاز کمتر به جابجایی داده‌ها به داخل حافظه مجازی یا خارج از آن است و در نتیجه عملکرد سیستم روان‌تر و سریع‌تر خواهد شد.

این بدان معناست که مزایای اضافه کردن رم معمولا در اموری نظیر زمان مورد نیاز برای باز شدن برنامه‌ها، زمان بوت شدن و زمان مورد نیاز برای پردازش فایل‌ها مشهودتر خواهند بود. علت این امر هم آن است که وابستگی سیستم شما به حافظه مجازی کمتر شده است و به همین دلیل می‌توانید داده‌های بیشتری را در داخل رم واقعی خود جای دهید حال فرقی ندارد که این داده‌ها مربوط به تب‌های مرورگر باشند یا داده‌های مربوط به عکس‌های فشرده سازی نشده یا فایل‌های حجیم. اگر رم کافی در اختیار نداشته باشید، سیستم شما از فایل‌های حافظه مجازی شما به عنوان نوعی فروشگاه مجازی استفاده خواهد کرد و این مسأله کند شدن فرایند اجرای فایل‌ها را به دنبال خواهد داشت.

کامپیوترهای مدرن به خاطر در اختیار داشتن رم بیشتر در مقایسه با سیستم‌های قدیمی، کمتر به حافظه مجازی خود وابسته هستند. اما تنها دلیل این نیست و این روزها به سرعت بر تعداد سیستم‌های بهره مند از SSD افزوده می‌شود و در داخل این درایوها از موادی استفاده شده است که تا حدود زیادی به مواد سازنده رم شباهت دارند. مشکلاتی که در نتتیجه استفاده از حافظه مجازی رخ می‌دهد با استفاده از SSdها از میان می‌رود و به همین دلیل است که همواره توصیه می‌شود ویندوز خود را روی SSD نصب نمایید.

اما سرعت SSDها هم حدی دارد. این درایوها شاید تا 10 برابر سریع‌تر از هاردهای مکانیکی باشند اما رم سیستم حتی از این هم سریع‌تر است. سرعت خواندن و نوشتن SSDهای معمولی به ترتیب برابر با 500-600 مگابایت بر ثانیه است.یک ماژول DDR3 با سرعت 1333 مگاهرتز می‌تواند در هر ثانیه 10 گیگابایت داده را منتقل کند بنابراین حتی اگر یک SSD بسیار پیشرفته را در اختیار داشته باشید داشتن رم با ظرفیت بالا باز هم می‌تواند برای شما سودمند باشد.

نسخه‌های مختلف ویندوز از زمان ارائه ویستا به خاطر بهره مندی از یک فناوری اختصاصی به نام Superfethch سرعت سیستم شما را بالا می‌برند. این فناوری به صورتی کاملا بی صدا در پس‌زمینه عمل می‌کند و در واقع سعی می‌کند که حدس بزند برنامه بعدی مورد استفاده شما چیست و پیش از آنکه شما برنامه را اجرا کنید آن را در داخل رم بارگزاری می‌کند و زمانی که شما این کار را انجام می‌دهید، دیگر نیازی به انتظار برای لود شدن برنامه از روی هارد دیسک نخواهد بود و برنامه بلافاصله گشوده خواهد شد. شاید این فناوری تأثیر قابل توجهی در افزایش سرعت سیستم نداشته باشد اما به میزان قابل توجهی زمان لازم برای گشوده شدن برنامه‌ها را کاهش داده و زمانی که رم سیستم شما بیشتر از میزان مورد استفاده‌تان باشد ویندوز قادر خواهد بود برنامه‌های بیشتری را که فکر می‌کنید در آینده به دردتان بخورد را لود می‌کند و شانس نبودن برنامه در داخل رم را به حداقل می‌رساند.

از لحاظ عددی هم باید گفت که افزودن 2 گیگابایت به رم 2 گیگابایتی قبلی بیشترین میزان اثربخشی را خواهد داشت و تا 10 درصد زمان لازم برای لود شدن برنامه‌ها را کاهش خواهد داد. افزودن 4 گیگابایت دیگر (یعنی یک رم 8 گیگابایتی) فضای مورد نیاز برای عملکرد Superfetch را افزایش خواهد داد و زمان لود شدن برنامه‌ها را 5 درصد دیگر هم کاهش خواهد داد.

لازم است یادآور شویم که این ارقام به فعالیت‌های مالتی تسکینگ یا انجام همزمان چند وظیفه مربوط می‌شوند. بازی‌ها لزوما به این شیوه از رم استفاده نمی‌کنند. لازم به یادآوری است که اغلب بازی‌ها به رم بالایی نیاز ندارند چراکه میزان قابل توجهی از نیاز حافظه‌ای آنها برای المان‌های بصری مورد استفاده قرار می‌گیرد که در داخل مموری فیلم (Video Memory) لود می‌شود. علاوه بر این، بازی‌ها معمولا مهم‌ترین اپلیکیشن در حال اجرا در زمان استفاده هستند و به همین دلیل نیاز کلی سیستم در زمان اجرای آنها بالا نخواهد بود.

حال اگر بخواهیم این اطلاعات را به صورت عددی بیان کنیم می‌توان اینگونه گفت که اگر رم سیستم خود را از 2 به 4 افزایش دهید زمان لود شدن بازی‌ها در سیستم شما در حدود 10 درصد کاهش می‌یابد و نرخ فریم بازی نیز در وضعیت فول اچ دی حدودا 15 درصد بیشتر می‌شود. اگر رم را از 4 به 8 گیگابایت برسانید نیز بهبود عملکردی که شاهدش خواهید بود احتمالا کمتر است: شاید نرخ فریم بازی 5 درصد دیگر نیز بیشتر شود. اگر رم سیستم شما 8 گیگابایت باشد و باز هم آن را بیشتر کنید هیچگونه بهبودی در وضعیت سیستم خود مشاهده نخواهید کرد به خصوص اگر سیستم شما مجهز به یک هارد مکانیکی باشد چراکه این نوع هاردها عمکرد رم را تحت تأثیر قرار می‌دهند.

من به چه میزان رم نیاز دارم؟

در این مرحله نوبت به پاسخگویی به سوال مهمی می‌رسد: به چه میزان رم نیاز خواهید داشت؟ پرسش ساده اما جواب آن پیچیده است. اما نهایتا به این بستگی دارد که قصد دارید از سیستم خود چه استفاده بکنید. در این جا شما را راهنمایی می‌کنیم تا بهتر بتوانید به این پرسش جواب دهید.

نخستین مسأله مهم سیستم عامل شماست. ویندوز 7 و 8 هر دو به یک گیگابایت رم برای وضعیت 32 بیتی و 2 گیگابایت رم در وضعیت 64 بیتی نیاز دارند که حداقل میزان مورد نیاز این سیستم هاست. حال چنانچه تنها به سیستمی نیاز دارید که کار کند و خوب بودن این عملکرد برایتان اهمیتی ندارد این میزان رم برای شما کفایت می‌کند.

اما توصیه ما به شما این است که حداقل نیاز سیستم شما هرچه که هست آن را دوبرابر نمایید: 2 گیگابایت برای سیستم‌های 32 بیتی و 4 گیگابایت برای ویندوز 64 بیتی. به این ترتیب دیگر مشکلات رایج در سیستم‌هایی که از کمبود رم رنج می‌برند را نخواهید داشت. اگر بتوانید این رم را دوبرابر نمایید شاهد بهبود عملکرد سیستم خود خواهید بود اما توجه داشته باشید که این این میزان زیاد نخواهد بود. پس از دوبرابر نمودن میزان رم هرچه بر این میزان بیافزایید کار مقرون به صرفه‌ای نخواهد بود و صرفا وضعیت را اندکی بهبود می‌بخشد.

اما چگونه می‌توان مشخص نمود که نیازهای سیستم شما چه هستند؟ چگونه می‌توان تشخیص داد که رم فعلی یک سیستم نیازهای آن را رفع می‌کند یا حتی از میزان مورد نیازش بیشتر است؟ در اینجا به شما می‌گوییم که چگونه میزان مصرف رم را بررسی نمایید

برای این کار باید از طریق Task Manager (دکمه‌های Ctrl+Alt-Del را فشار دهید و Task Manager را انتخاب کنید) به تب Performance Monitor سیستم خود دسترسی پیدا کنید. در اینجا به صورت حدودی از میزان استفاده از پردازنده و حافظه سیستم خود مطلع خواهید شد و نمودارهای تصویری هر یک از هسته‌ها یا کورهای مورد استفاده متعلق به پردازنده و همچنین میزان استفاده از یکی از حافظه‌های فیزیکی خود را نیز خواهید دید. در اینجا به شما می‌گوییم که چگونه نمودار مربوط به مموری را تفسیر نمایید.

در سمت چپ، در کادر مربوط به مموری اطلاعاتی در مورد میزان رم مورد استفاده از کل میزان رم موجود در سیستم خود مشاهده خواهید کرد. عددی که با رنگ سبز و در قسمت انتهایی تب نمایش داده می‌شود نشانگر میزان دقیق است که در مثال ما برابر با 2.19 گیگابایت است. در سمت راست یک نمودار خطی قرار دارد که پیوسته به روز رسانی می‌شود و با باز کردن و بستن برنامه‌ها اطلاعات آن تغییر می‌کند.

یک تست ساده این است که چنانچه خط آبی رنگ به نقطه بالایی نمودار برسد بدان معناست که ویندوز مجبور به استفاده از حافظه مجازی به جای رم شده است. در صورتی که چنین اتفاقی رخ دهد افزودن 2 گیگابایت رم به میزان قبلی می‌تواندن تأثیر قابل توجهی روی عملکرد سیستم بگذارد. از طرف دیگر اگر استفاده از رم شما هیچگاه به میزانی که باعث بروز مشکل شود نمی‌رسد، افزایش رم سیستم تأثیر بسیار اندکی بر میزان عملکرد و سرعت سیستم خواهد گذاشت و شاید بهتر باشد پول خود را در جای دیگری صرف نمایید.

همانطور که گفته شد رساندن ظرفیت رم به 4 گیگابایت تأثیر قابل ملاحظه‌ای بر عملکرد و سرعت سیستم نخواهد گذاشت با این حال باید در نظر داشت که شاید افزودن رم به میزان اندکی عملکرد سیستم را بهبود ببخشد با این حال (می‌تواند به شیوه‌ای ارزان سرعت یک سیستم کند را بالا ببرد) و آنچه امروز کارگر می‌افتد شاید فردا دیگر فایده‌ای نداشته باشد. فیلم‌های 4K و صفحات سنگین وب روز به روز رایج‌تر می‌شوند و به همین دلیل نیاز سیستم شما به رم بیشتر نیز افزایش می‌یابد. بنابراین اگر حالا قصد جمع کردن یک سیستم جدید یا ارتقاء سیستم قبلی‌تان را دارید شاید در نظر گرفتن رم بالا برای آن امروز اثر اندکی بر سرعت سیستم داشته باشد اما قطعا در آینده سودمند واقع خواهد شد.

راهکار جایگزین چیست؟

اگر به دنبال یک راهکار جایگزین برای این مسأله هستید می‌توان به جای افزایش ظرفیت رم سرعت آن را بالا برد. ماژول‌های رم هر یک برای سرعت کلاک معینی ساخته شده‌اند (عمدتا 1333 یا 1666 مگاهرتز) اما اگر پردازنده سیستم جدید شما سرعت نسبتا بالایی دارد شاید بهتر باشد که به دنبال خرید یک رم سریعتر باشید.

در پایان باید اشاره کنیم که براساس بنچمارک سیستم‌های بازی، استفاده از رم با سرعت 2133 مگاهرتز به جای 1333 مگاهرتز می‌تواند تا 30 درصد نرخ فریم بازی را بالا ببرد چراکه عملیات‌های انجام شده توسط رم با سرعت بالاتری صورت خواهند پذیرفت.

اما تنها مشکلی که برای استفاده از این رم‌ها وجود دارد قیمت است. قیمت یک رم 4 گیگابایتی DIMM با سرعت 2133 مگاهرتز تقریبا دو برابر انواع 1333 مگاهرتزی است چراکه ماژول سریع‌تر به مواد بهتری برای ساخت نیاز دارد و قطعات بیشتری هم برای ساخت آن در نظر گرفته شده است که از آن جمله می توان به پخش کننده گرما یا فن‌های خنک کننده اشاره نمود. علاوه براین لازم است که رم قبلی خود را هم کنار بگذارید چراکه نمی‌توان از ماژول‌های با سرعت مختلف روی یک سیستم استفاده نمایید.

همانطور که مشاهده کردید کیفیت بیش از کمیت در مورد رم اهمیت دارد. اما تا زمانی که نیاز سیستم‌های خانگی به رم 8 گیگابایت و بیشتر برسد زمان زیادی باقی است، با این حال اگر می‌خواهید با دوستانتان فرق داشته باشید و عملکرد سیستم خود را سریع‌تر نمایید به جای جواب دادن به این سوال که به چه میزان رم نیاز دارید بهتر است مشخص نمایید که رم سیستم شما تا چه اندازه باید سریع باشد؟ و جواب این سؤال هم روشن است، تا آنجا که ممکن است!



:: موضوعات مرتبط: رایانه , ,
:: برچسب‌ها: رم , ram , سیستم ,
تاریخ : دو شنبه 1 مرداد 1396
بازدید : 259
نویسنده : سعید ربیعی

 

James Hunt برای راه­ اندازی و کارکردن مجدد کامپیوتر شما چند توصیه دارد.
زمانی که شما از کامپیوتر زیاد استفاده ­کنید، ارزش واقعی آن را متوجه نمی­شوید. شاید بدانید که پردازنده چطور کار می­کند و به کار آن اطمینان دارید ولی اگر کار آن متوقف شود قبل از هر چیز توجه شما به خرابی جلب می­شود به این صورت که یک پیغام خطا یا هشدار مبنی بر درست کار نکردن آن دریافت می­کنید.

متاسفانه این مساله به همه سطوح کامپیوتری تعمیم داده نمی­شود. یکی از ساده­ترین کارهایی که کاربران انجام می­دهند این است که وقتی دکمه power را می­زنید، سیستم روشن می­شود و سیستم عامل اجرا می­شود و می­توانید با آن شروع به کار کنید. اما اگر این فرایند کار نکند چه اتفاقی خواهد افتاد؟ از کجا باید تعمیر را شروع کنید؟ اگر جواب این سوال­ها را نمی­دانید تا آخر مقاله را بخوانید.

سخت­ترین مشکل کامپیوتر را می­توان به آسانی تعریف کرد به اینصورت که با زدن کلید power هیچ اتفاقی نمی­افتد. اگر به کسی برای تعمیر کامپیوتر کمک کردید، عبارت "هیچ اتفاقی نمی­افتد" بار معنایی بیشتری می­گیرد. گاهی این عبارت به معنای این است که ویندوز به داده­های ورودی پاسخ نمی­دهد و گاهی آن به معنای این می­باشد که هیچ چیزی روی صفحه نمایش نشان داده نمی­شود و کامپیوتر صدای اخطار می­دهد. اما از نظر لغوی این عبارت را این چنین بیان می­کنیم: شما کلید power را می­زنید و هیچ اتفاقی نمی­افتد، فن­ها و درایوهای سخت­افزاری هیچکدام کار نمی­کنند و هیچ تصویری روی صفحه نمایش ظاهر نمی­شود. این اتفاق یکی از بدترین اتفاق­هایی است که می­تواند برای کامپیوتر رخ دهد. اما ما خبرهای خوبی نیز داریم و این اتفاق خیلی هم بد نیست، پس باید در مقابل آن چکار کنیم؟ در این مقاله شما راه­حل این مساله را متوجه می­شوید.

عوامل بدیهی را حذف کنید

شما شرلوک هلمز نیستید، اما اگر دکمه power را فشار دهید و هیچ اتفاقی نیفتد، اولین کاری که باید انجام دهید اطمینان از به­حساب آوردن ساده­ترین عوامل است. کار نکردن دکمه power ممکن است در نتیجه چند عامل باشد. بنابراین تنها راه فهمیدن مشکل واقعی این است که در لیست عوامل مشکل­ساز، آنها را تک تک بررسی کنید و خط بزنید.

ما با واضح­ترین سوال که زمان کمی را برای جواب می­گیرد، شروع می­کنیم. آیا سیستم شما هنوز به برق وصل است؟ آیا سه­راهی برق روشن است؟ اصلا آیا پریز برق کار می­کند؟ اگر مدار برق خراب شود و یا بدون آن که شما متوجه باشید برق قطع شود، می­توان آنها را به­عنوان علت اصلی کار نکردن کامپیوتر به­شمار آورد. سوکت برق را با استفاده از وسیله­های مختلف مانند لامپ امتحان کنید. اگر از پریز سه­راهی استفاده می­کنید به آن کاری نداشته باشید و مستقیم به سراغ پریز اصلی بروید. زمانی که شما تامین کننده برق را تایید کردید، می­توانید حداقل یک عامل را از لیست خود حذف کنید.

قدم بعدی بررسی کامپیوتر است، اگر از جانب برق مطمئن شدید، باید بفهمید که چه زمانی آن به سیستم نمی­رسد. کابل برق یا کابل کامپیوتر را بررسی کنید که به­درستی وصل شده باشند. اگر سیستم رومیزی دارید، منبع تغذیه آن احتمالا یک کلید اصلی دارد، بنابراین مطمئن شوید که آن کلید روی حالت روشن (on) قرار دارد، اگر همه مواردی که ذکر کردیم به­درستی آماده استفاده است، خبرهای خوبی برایتان داریم زیرا ساده­ترین بخش در بررسی مشکل تمام شد و اکنون شما در مسیر درست در جهت فهمیدن مشکل قرار دارید.

اگر کابل یدکی برق یا کامپیوتر دارید، بهتر است آنها را نیز امتحان کنید. چنان چه سوکت اصلی کار می­کند و در جریان برق نیز مانعی وجود ندارد، احتمال دارد که مشکل از رابط برق باشد که جدا شده و یا فیوز از سوکت درآمده است. با تعویض کابل­ها شما این مساله را متوجه می­شوید. چنان­چه رابط برق یدکی ندارید، بهتر است به­سرعت فیوز قدیمی را با فیوزی جدید عوض کنید، قرار دادن فیوز جدید هیچ اشکالی ندارد. بنابراین احتمال این که ایراد از رابط برق باشد تا حدی حذف شود، بررسی کابل اصلی کامپیوتر کافی نیست زیرا آنها نباید با استفاده معمولی از جای خود جدا شوند.

اگر همه موارد را بررسی کردید و هنوز کلید power کار نمی­کند، می­توانید مطمئن باشید که مشکل اصلی یعنی روشن نشدن کامپیوتر در نتیجه موارد دیگر است. متاسفانه تنها گزینه­ای که باقی می­ماند گزینه فنی است که در نتیجه آن شما باید کامپیوتر را باز کنید. پس برای روش­های سریع و سخت آماده باشید.

بررسی دکمه power

اگر دکمه power کار نمی­کند و هیچ مشکلی هم بین کامپیوتر و منبع برق وجود ندارد، پس مشکل می­تواند از درون سیستم باشد. برای تعیین مشکل هیچ راهی غیر از آزمایش اجزای آن وجود ندارد. زمانی که شما دکمه power را فشار می­دهید، سیگنالی به مادربورد فرستاده می­شود سپس مادربورد نیز سیگنالی به منبع تغذیه می­فرستد، اگر این سیگنال دچار اختلال شود کامپیوتر شما روشن نخواهد شد. ما سعی داریم بفهمیم که سیگنال چرا و کجا دچار اختلال می­شود، بنابراین بهتر است این قطعات را به منظور یافتن مشکل بررسی کنید.

اولین چیزی که باید بررسی کنید دکمه power می­باشد. درون کیس کامپیوتر، شما باید بتوانید سیم­هایی که از دکمه power به مادربورد وصل هستند را پیدا کنید. اگر نتوانستید، ممکن است که آنها بیرون آمده باشند یا قطع شده باشند. پیدا نکردن آنها مشکل شما می­باشد. در هر صورت بررسی این که آنها به­درستی در جای خود قرار دارند، مهم است. سوکت­های برق معمولا در دو رنگ سیاه و سفید هستند و دو پین در انتهای آن قرار دارد، البته آنها می­توانند رنگی باشند و یا همراه با سوکت­های بزرگتری باشند.

زمانی که شما آنها را در جای خود قرار دادید، بررسی کنید که کابل­ها قطع یا شکسته نشده باشند. اگر این طور باشد شما باید کل دکمه power را عوض کنید. چنان­چه کابل­ها سالم باشند، بررسی کنید که آنها در جای درست روی مادربورد وصل شده باشند. در بسیاری از سیستم­ها شما تبدیلی با برچسب power و تبدیلی دیگر با برچسب reset خواهید دید. این دو تبدیل به پین­های روی مادربورد متصل می­شوند (معمولا نام پنل جلو را دارند) برای این کار شاید شما نیاز داشته باشید تا راهنمای مادربورد را بررسی کنید، برای آن که مطمئن شوید آنها را به کدام پین وصل کنید.

اگر دکمه power قبلا کار می­کرد اما ناگهان متوقف شده، بعید است که ایراد از پین­ها باشد شاید مشکل از سیم­ها باشد. راهی ساده برای تست آن جابه­جایی دوشاخه power و reset می­باشد، با این کار دکمه reset کامپیوتر به power تبدیل می­شود. اگر این راهکار عمل کرد حداقل شما متوجه می­شوید که مشکل از دکمه power است نه قطعه دیگر. (به­خاطر داشته باشید که پین­ها را به جای خود برگردانید). اگر آن عمل نکرد، دکمه power را خارج کنید و پین­ها را با استفاده از سوکت جامپر (عایق) یا آچار پیچ­گوشتی وصل کنید. با این کار سیگنال on فرستاده خواهد شد و به شما اجازه می­دهد تا خود کلید را کنار بگذارید.

اگر هیچ­یک از این راهکارها عمل نکرد بعید به نظر می­رسد که مشکل از دکمه power باشد، در این­صورت برای خبرهای بد آماده باشید، زیرا تنها دو مورد دیگر برای بررسی باقی مانده است: مادربورد و منبع تغذیه

بررسی منبع تغذیه و مادربورد

در این مرحله راه­حل آسانی که به شما بگوید منبع تغذیه یا مادربورد کدامیک خراب شده­اند وجود ندارد، البته در مورد منبع تغذیه چنان­چه مشکلی وجود داشته باشد، جایگزین کردن آن آسان­تر می­باشد.

با بررسی اتصال power به مادربورد شروع کنید که با استفاده از یک کانکتور 20 pin ATX یا24 pin ATX وصل شده است. مجددا اگر کامپیوتر شما قبلا کار می­کرد، اما اکنون کار نمی­کند بعید است که مشکل از نصب نادرست باشد، البته در سیستم­های جدید امکان خطا زیاد می­باشد. امکان دارد کانکتور شل یا آزاد شده باشد، البته این احتمال بعید است زیرا کانکتور ATX بست­هایی دارد که آن را در جای صحیح خود نگه می­دارد.

اگر کانکتور درست باشد، احتمال دارد که منبع تغذیه یا مادربورد شما خراب باشد و نیاز به تعویض داشته باشد. کمی هم احتمال دارد که سیستم برای راه­اندازی برق زیادی می­برد، درنتیجه باید وسایل برقی غیرضروری را از پریز بیرون بکشید. اما در این مرحله امکان دارد که قطعه­ای خراب باشد. اگر منبع تغذیه یدکی دارید اکنون زمان آن است که منبع تغذیه کنونی خود را کنار بگذارید (البته از منبع تغذیه دست دوم هم به­طور دائم استفاده نکنید زیرا آنها بسته به اینکه چقدر قدیمی هستند، بیشتر در معرض آسیب و خرابی قرار دارند).

چنان­چه منبع تغذیه یدکی ندارید، باید یکی بخرید تا ببینید که آیا منبع تغذیه کنونی شما خراب شده است یا خیر و با آن امکان انجام یک تست سریع وجود دارد. تنها چیزی که شما نیاز دارید یک تستر منبع تغذیه (آن را از مغازه­ها می­توانید تهیه کنید) و اگر خیلی شجاع هستید، یک گیره کاغذ و چسب برق می­باشد.

اگر به هر علتی تمایل به استفاده از مورد دوم یعنی گیره کاغذ و چسب برق دارید، مراقب برق گرفتگی باشد. تا زمانی که آماده تست هستید، کابل منبع تغذیه را از پریز جدا نگه دارید و زمانی که آن به پریز وصل می­باشد، هیچ وسیله فلزی را لمس نکنید. اگر دچار اشتباه شوید، شوک برق 24 ولتی به شما وارد می­شود. اما نمی­توانیم بگوییم که هر شوک الکتریکی که طی این فرایند به شما وارد شود، بی­خطر است.

برای انجام تست گیره کاغذ را خم کنید و در نوار عایق بپیچید، در انتهای نوار بخش کوچکی از آن را باز بگذارید، اکنون آن را به شکل U خم کنید و سپس آن را به کانکتور 24 pin ATX که دارای سیم­های سیاه و سبز برای اتصال هستند، هدایت کنید. بعد از نصب درست منبع تغذیه آن را روشن کنید و اگر در مدار کامل کار کند، انرژی برق به­صورت عادی جریان می­یابد. اگر آن عمل نکرد منبع تغذیه احتمالا شکسته و باید بابت تعویض منبع تغذیه هزینه کنید که البته ارزش دارد.

اگر این راه حل را نیز انجام دادید و با فرض این که همه مراحل قبلی و مشکلات مربوط به تامین برق، کابل­های برق، منبع تغذیه، کلید power و کابل­های تعویض برق را رد کردید، تنها یک احتمال باقی می­ماند: خرابی مادربورد. این مشکل گران­ترین و سخت­ترین نوع مشکلات است که می­توان به آن توجه کرد. به همین دلیل ما آن را در آخر ذکر کردیم، اما خوشبختانه شما یک کار می­توانید انجام دهید و آن خریدن مادربورد جدید است.

بنابراین به­صورت آنلاین یک مادربورد جایگزین پیدا کنید و سپس برای استفاده نکردن از سیستم خود آماده باشید، زیرا دیگر کاری نیست که بتوانید انجام دهید. اگر تمایل دارید تا مجددا خطاها را بررسی کنید، ایده خوبی است. اما اگر نمی­خواهید، می­توانید مادربورد خود را جایگزین کنید و اگر هنوز هیچ اتفاقی نیفتاده است، قبل از آن که بابت مادربورد جدید هزینه کنید کاملا مطمئن شوید که کدام بخش خراب شده است.

چند تمرین مفید برای جبران شکست

هر شخص حساسی می­داند که داشتن یک برنامه مهم است، به این صورت زمانی که موقعیت به­طور اجتناب­ناپذیری بر علیه شما قرار می­گیرد، آماده خواهید بود. در اینجا ما مجموعه­ای از توصیه­های عملی و خوب به شما ارائه می­دهیم تا به شما کمک کنیم که برای روزی که کامپیوترتان خراب می­شود آماده باشید.

1)گرفتن بک­آپ­های منظم: اولین توصیه ما همان داستان قدیمی است که همواره با آن مواجه بوده­ایم. شما آن را به­خاطر می­آورید زیرا بارها تکرار شده است. اگر از همه فایل­های مهم بک­آپ­های منظم بگیرید، آن وقت خرابی جدی کامپیوتر شما از یک فاجعه بالقوه به بهانه­ای مناسب برای پاکسازی دستگاه تبدیل می­شود. با این کار دیگر نگرانی بابت از دست دادن موارد غیر قابل تعویض نخواهید داشت.

2)با روش­های بازیابی آشنا شوید: همیشه راه­های خروج اضطراری قبل از آن که به آن نیاز پیدا کنید، به شما نشان داده می­شود. به همین صورت شما نیز نگاهی به برنامه­هایی مانند Windows Recovery Console، تنظیمات Safemode و Bios می­اندازید، قبل از آن که واقعا به آن نیاز پیدا کنید. با این کار حداقل مطمئن می­شوید که هر زمان به آنها نیاز دارید می­توانید به آنها دسترسی داشته باشید و اگر فاجعه­ای رخ دهد، مجبور نخواهید بود که اطلاعات خود را در محیطی کاملا ناآشنا بازیابی کنید.

3)نگه­داشتن یک مجموعه به­روز بازیابی: مجموعه­های بازیابی با قیمت 10 پنی و به­صورت آنلاین موجود هستند. این گونه به نظر می­رسد که همه افراد مجموعه برنامه­ها و توزیع­های کوچک لینوکس را نگه می­دارند تا به فعالیت مجدد سیستم کمک کنند. اما تنها زمانی که نیاز دارید به استفاده از مجموعه بازیابی تکیه نکنید، در عوض یک USB به این منظور بخرید و مطمئن شوید که همیشه یک نسخه به­روز از مجموعه بازیابی را روی آن نگه دارید.

4)سخت­افزارهای یدکی را نگه دارید: شاید شما فکر کنید کارت­های گرافیک قدیمی و هارد درایوهای 100 گیگابایتی ارزش نگه داشتن ندارند اما روزی که کامپیوتر شما خراب شود، از این که قطعات یدکی را نگه داشته­اید خوشحال خواهید بود. اگر بتوانید موارد مهم­تر را حذف کنید، تشخیص مشکل بسیار ساده­تر می­شود. شاید روزی یک کابل یدکی برق دقیقا وسیله­ای باشد که شما نیاز دارید و به شما کمک می­کند تا تا بفهمید که آیا نیاز به خرید یک منبع تغذیه دارید یا خیر.

نشنیدن صدای بوق post

همان­گونه که در مقدمه اشاره شد زمانی که شما دکمه power را فشار می­دهید ممکن است که کامپیوتر به دلایل مختلفی روشن نشود. اگر سیستم شما روشن می­شود اما هنوز بالا نیامده، عوامل مشخصی وجود دارد که ارزش بررسی کردن را دارند و آنها به زمانی­که خرابی رخ دهد بستگی دارد.

برای مثال اگر شما دکمه power را فشار دهید و سیستم روشن شود، متوجه می­شوید که منبع تغذیه، مادربورد و دکمه power به­درستی کار می­کنند. سپس شما باید صدای بیپ post و صفحه بالا آمده را بشنوید. اگر نشنیدید تنها با صدای فن­ها، صدای سخت­افزارها و یک مشکل باقی خواهید ماند.

معمولا این وضعیت به­دلیل خوب کار نکردن CPU ایجاد می­شود، بدون CPU مادربورد شما یک تکه مدار است. بوق­های خطای مادربورد (beep code) نشان­دهنده ارتباط مشکل پیش آمده با قطعات اصلی سیستم هستند، اگر CPU کار کند شما آنها را می­شنوید.

اگر دستگاه روشن نمی­شود، آن را خاموش کنید و CPU را بررسی کنید که به­درستی در جای خود نصب شده باشد. اگر کماکان دستگاه کار نکرد، امکان دارد که مشکل از CPU و یا ارتباط مادربورد با CPU باشد، تشخیص هیچیک از این مشکلات راحت نیست. اشکالات واضح را بررسی کنید مانند آسیب مادربورد یا پردازنده. اگر هیچ یک از اینها را تشخیص ندادید باید به­دنبال راهی برای حذف احتمالات باشید.

انتقال یک پردازنده از انتقال مادربورد آسان­تر است. بنابراین اگر شما سیستم یدک با سوکت سازگار با آن را دارید، CPU خود را به آن انتقال دهید و ببینید که آیا کار می­کند یا خیر. اگر سیستم یدکی ندارید، می­توانید CPU جدید بخرید و امیدوار باشید که مادربورد خراب نشده باشد. البته این خرابی­ها بهانه­ای می­شود تا شما پردازنده و مادربورد خود را آپگرید کنید.

دقت کنید که شاید هنوز مشکل از منبع تغذیه باشد پس قبل از آنکه صدها پوند صرف خرید دستگاهی جدید کنید به این مساله توجه کنید. اگر منبع تغذیه به اندازه کافی برق را تامین نمی­کند، سیستم روشن می­شود به­علت اینکه برای مثال کارت گرافیک قدرتمند است حتی اگر ظرفیت الکتریکی کافی برای شروع فرایند مناسب راه­اندازی نداشته باشد، فن­ها و قطعات کوچکتر نیز روشن می­شوند اما CPU کار نمی­کند. برای بررسی CPU قطعات پر مصرف را جدا کنید و یا اگر منبع تغذیه دیگری دارید از آن استفاده کنید. این یک اتفاق نادر است، بنابراین خیلی قطعات یدکی را داخل سیستم قرار ندهید مگر آن که قطعات دیگر را از بین برده­اید.

بوق­های خطای مادربورد (Beep Codes)

اگر سیستم شما بعد از آن که فرایند راه­اندازی شروع شد، متوقف شود زمان بیشتری دارید تا بفهمید مشکل از کجاست به این علت که به بوق­های خطای مادربورد دسترسی دارید.

اگر مطمئن نیستید که چیزی شنیده­اید، احتمالا خوش­شانس هستید، در غیر این صورت باید حداقل با یک بوق خطای مادربورد آشنا باشد. صدای کوتاه بوق از اسپیکر کامپیوتر که در هر بار راه­اندازی سیستم اتفاق می­افتد به شما می­گوید سیستم در شرایط خوبی قرار دارد. اگر خوش­شانس باشید، بوق دیگری نمی­شنوید.

اگر بدشانس باشید، بوق­های متوالی و متفاوت خواهید شنید. احتمال دارد که شما چهار بوق بلند، دو بوق کوتاه، دو بوق کوتاه دیگر و سپس دو بلند یا هر مدل دیگر بشنوید. باید راهنمای مادربورد را چک کنید، نحوه بوق­ها نشان می­دهد که اشکال سیستم شما از کجاست. مدل­های خاص بوق به ایرادات RAM یا گرافیک و یا حتی تنظیمات Bios مربوط می­شوند. آنها می­توانند بسیار خاص باشند به این صورت که اگر شما می­دانید کدهای بوق به کجا مربوط می­شوند، حل مشکل آسان (نه لزوما کم­ارزش) می­شود.

مساله مهمی که باید از آن آگاه باشیم این است که کدهای بوق بین تولیدکنندگان مختلف یکسان نیستند، حتی در نسخه­های مشابه مدل سخت­افزار، این کدها می­توانند متفاوت باشند. زمانی­که در جستجوی کدها هستید حتما اطمینان حاصل کنید که کدهای مورد بررسی مربوط به سیستم درست می­باشند، در غیر این صورت شما برای حل مشکل غلط تلاش خواهید کرد.

زمانی که مشکل بررسی شد، سیستم شما آزادانه شروع به فرایند راه­اندازی می­کند و سپس به جای بعدی که امکان دارد مشکل از آنجا باشد می­رسیم.

مشکل در راه­ اندازی سیستم

برای فرایند راه­اندازی، سیستم در هارد دیسک اصلی به دنبال بخش (sector) راه­اندازی (گاهی اوقات رکورد راه­اندازی نیز نامیده می­شود) می­گردد. این بخش به سیستم، اطلاعاتی راجع به چگونگی ادامه فرایند می­دهد. به­طورکلی، خطای راه­اندازی دیسک زمانی رخ می­دهد که بخش راه­اندازی پیدا نشود. پس گام بعدی تعیین چرایی این اتفاق است. با فرض این که شما درایوی نصب شده دارید، عوامل متعددی می­توانند باعث خطای راه­اندازی دیسک شوند.

شایع­ترین عامل (و البته ویرانگرترین)، مشکل فیزیکی در دیسک می­باشد. در این شرایط کار کمی از دست شما بر­می­آید به جز عوض کردن دیسک و فرستادن آن برای بازیابی اطلاعات، البته اگر بک­آپ­های گرفته شده به­روز نباشد. تشخیص مشکلات فیزیکی روی هارددرایوها مثل احتمال شکستگی دیسک نسبتا آسان می­باشد. اما اگر در مورد شکستگی مطمئن نیستید (یا درایو SSD دارید) قبل از این که دیسک را به زباله بیاندازید، آن را در سیستمی دیگر امتحان کنید شاید خوش­شانس باشید و آن نشکسته باشد.

اگر هارددرایو نشانه مشخصی از آسیب دیدن را نشان ندهد پس امکان دارد که مشکل از سیستم شما باشد یعنی در واقع دستگاهی نامناسب است که راه­اندازی می­شود. بیشتر سیستم­ها، سخت­افزارهای درایو USB و سی­دی­های راه­اندازی یا هارددرایوهای راه­اندازی را برای بررسی انتخاب می­کنند. بنابراین در خطاهای جدی می­توانید از دیسک بازیابی استفاده کنید. شما می­بینید که سیستم ادعا می­کند که سخت­افزار راه­اندازی در دستگاه دچار اختلال شده و غیرقابل استفاده است، به این ترتیب باید قبل از ری­استارت سیستم، فلش درایو USB را از آن خارج کنید.

اگر کامپیوتر شما از هارددرایو صحیح سیستم را راه­اندازی می­کند، پس علت دیگر خطا می­تواند اختلال در بخش راه­اندازی باشد. در این موقعیت تنها بخش کوچکی از اطلاعات (شاید اطلاعاتی خاص) امکان آسیب دیدن دارد و در اکثریت مواقع بقیه اطلاعات درایو پاک نخواهد شد ولی اگر شما نتوانید سیستم عامل را راه­اندازی کنید، به آن اطلاعات نیز نمی­توانید دست پیدا کنید.

سریع­ترین راه برای اصلاح بخش راه­اندازی، برنامه Windows Recovery Console می­باشد. سیستم را با CD ویندوز یا دیسک نجات (rescue disk) راه­اندازی کنید. وارد Recovery Console شوید و سپس فرمان­های لازم برای ویندوز خود را وارد کنید، احتمالا این فرمان­ها شامل fixboot یا fixmbr خواهد بود، ببینید که کدام فرمان با فرایند نصب شما سازگار می­باشد و همان را انتخاب کنید. در صورت موفقیت، این فرمان­ها، یک بخش جدید راه­اندازی برای پارتیشن کنونی سیستم می­نویسند (که در ویندوز شما به درایو C شناخته شده است) سپس شما باید دیسک راه­اندازی ویندوز را از سیستم خارج کنید و از فرمان exit برای ری­استارت کردن سیستم استفاده کنید و سپس ویندوز به­صورت عادی ری­استارت می­شود.

مراقب باشید که اگر بیشتر از یک سیستم عامل نصب­شده دارید، فرمان­های fixboot و fixmbr احتمالا آن سیستم­عامل­ها را از دسترس خارج می­کند. اما اگر فردی هستید که دو سیستم عامل را با هم اجرا می­کنید احتمالا از این مساله اطلاع دارید. برای بیشتر کاربران این محدودیت نگرانی به­همراه نخواهد داشت.

گر این تلاش­ها با شکست مواجه شود، اطلاعات روی دیسک پاک می­شود و از بین می­رود اما حتی این اتفاق هم آخرین راه نیست. یک برنامه بازیابی می­تواند برخی از اطلاعات یا همه آنها که ذخیره شده­اند را بازیابی کند. البته از آنجا که فرایند بازیابی طولانی است و نیاز به استفاده از نرم­افزار دیگری دارد، بهتر است این فرایند در محیط ویندوز انجام شود. سعی کنید تا سیستم عامل خود را با CD یا فلش­درایو راه­اندازی کنید و سپس بدون نوشتن اطلاعات به دیسک دست خواهید یافت. وقتی که فایل­های خود را بازیابی کردید، احتمالا باید ویندوز را دوباره نصب کنید اما حداقل سیستم شما مجددا کار می­کند.

در نهایت باید بگوییم که تعمیر یک سیستم خراب، تجربه ارزشمندی است که به شما درباره اتفاقاتی که پشت صفحه نمایش در حال بارگیری و پیغام­های ظاهر شده می­افتد، مطالب مفیدی می­آموزد. به همه چیز آرام نگاه کنید و در نظر داشته باشید که هیچ خطایی به نام خطای غیرقابل جبران وجود ندارد. تنها یک هارددرایو شکسته می­تواند تمام اطلاعات شما را نابود کند که این اتفاقی نسبتا نادر می­باشد. هر اتفاق دیگر تنها یک مانع برای غلبه بر مشکل تلقی می­شود و هر قدر که شما به پیغام­های خطایی که می­بینید توجه کنید و به روش منطقی خود ادامه دهید، امکان بیشتری برای نجات کامپیوتر خود از موقعیت خطرناک دارید. زمانی که شما دستورالعمل­های گفته شده را انجام دهید، هر وقت که دکمه power را فشار دهید و سیستم به­صورت عادی راه­اندازی شود، حس خوشحالی بیشتری خواهید داشت.

 



:: موضوعات مرتبط: رایانه , ,
:: برچسب‌ها: کامپیوتر , power , سیستم , cpu ,

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

به وبلاگ من خوش آمدید

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان کافه شهر و آدرس cafeshahr.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






RSS

Powered By
loxblog.Com